علت انحراف
بدست Admin • 12 نوامبر 2013 • دسته: كتاب بازگشت به قرآنگفتیم كه دین میخواهد دنیایی بسازد كه در آن از ظلم و فساد و فقر و جهل و وحشی گری و بت تراشی و بت پرستی اثری نباشد. اما انسان ها بندة دل و دلخواه خود هستند و میخواهند هر كاری كه دلشان خواست بكنند و انسان قانونی جز هوای نفس خویش (دلخواه خود: آنچه دلش میخواهد) نمی شناسد و اگر قدرت پیدا كند طغیان مینماید.
قرآن در آیه ۱۲:۵۳ (سورة یوسف) میفرماید:
… اِنَّ النَّفْسَ لَاَمّارَﺓٌ بِالسُّوءِ اِلّا ما رَحِمَ رَبّی …
«بدرستی كه نفس انسان (ساختمان وجودی انسان – طبیعت حیوانی او) او را بكار بد امر میكند مگر اینكه خدا لطفی كند.»
و در آیه ۲:۸۷ (سورة بقره) میفرماید:
… اَفَكُمَّا جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوی اَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُم وَ فَریقاً كَذَّبْتُم وَ فریقاً تَقْتُلُونَ
«… هرگاه پیغمبری قانون و عقیده ای آورد كه مطابق میل و دلخواه شما نبود گروهی از آنها را تكذیب كردید (به دروغگویی متهم كردید) و گروهی را كشتید.»
این مطلب در آیه ۵:۷۰ (سورة مائده) هم آمده است.
خداوند در آیه ۶ و ۷: ۹۶ (سورة عَلَق) میفرماید:
اِنَّ الإِنْسانَ لَیطْغی اَنْ رَاهُ اسْتَغْنی
«انسان وقتی كه خود را بی نیاز ببیند حتماً طغیان میكند.»
و مثل فرعون در آیه ۷۹:۲۴ (سوره نازعات) میگوید.
اَنَاَ رَبُّكُمْ الْاَعْلی
«من صاحب اختیار والا مقام شما هستم.»
و میخواهد دیگران مطیع محض او باشند و دستور او را بدون چون و چرا انجام دهند اگر چه این دستور، فرمان بمباران شهر ها یا درآوردن چشم ها و یا ساختن مناره از سر انسان ها و یا باقی نگذاشتن موجود زنده در شهری باشد. چنگیز ها، تیمورها، استالین ها، هیتلرها و یوشع نمونه گویای این واقعیت میباشند. این جوجه خدایان و جوجه دیكتاتوران را در گوشه و كنار دنیا میبینیم. به دستجات گانگستری نگاه كنید. به افراد درجایی كه قدرتی دارند نگاه كنید تا این طبیعت حیوانی و این دیو درون را به خوبی بشناسید.
پادشاهان و حُكّام و خان هایی را كه به زور شمشیر و سر نیزه به قدرت میرسیدند و هزاران نفر را در راه بدست آوردن قدرت میكشتند، میخواستند فرمانروای مطلق باشند و هر كاری دلشان خواست بكنند و هر دستوری كه دادند بدون چون و چرا اجرا شود و دین با هدف عالی خود سدّ راه اجرای امیال و شهوات آنها بود. باید این سد را از پیش راه خود بردارند در این راه از دانشمندان خود فروخته كه خودشان را به پول و قدرت فروخته بودند استفاده میكردند. از طرف دیگر بسیاری از دانشمندان، دین را آلت به قدرت رسیدن خود میساختند و به فرقه سازی میپرداختند و دانشمندان دیندار واقعی در مقابل اینها مجبور به سكوت میشدند چون در صورتیكه میخواستند حقایق دین را بگویند سر خود را بباد میدادند. همانطور كه خداوند در آیه ۳:۲۱ (سورة آل عمران) میفرماید:
اِنَّ الَّذینَ یكْفُروُنَ بِایاتِ اللهِ وَ یقَتُلوُنَ النَّبینَ بِغَیرِ حَقٍ وَ یقْتُلُونَ الَّذینَ یأْمُرُونَ بِالقِسْطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بَعَذابٍ اَلیمٍ.
«كسانی كه منكر آیات خدا میشوند و پیغمبران را به نا حق میكشند و افرادی را كه به عدالت امر میكنند نیز میكشند به عذابی دردناك بشارت بده.»
می بینیم كه نه تنها پیغمبران را بلكه هر كسی را كه امر به عدالت كند میكشند، چون عدالت سد راه هواپرستی قدرتمندان میشود.
خداوند در آیه ۳:۱۹ (سورة آل عمران) میفرماید:
اِنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ الإِسلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ اُتُوا الكِتابَ اِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَ هُمُ العِلْمُ بَغْیاً بَینَهُم … .
«دین پیش خدا اسلام (تسلیم خدا بودن) است (نه تسلیم كس دیگری) اهل كتاب پس از اینكه علم برایشان حاصل شد (حقیقت را شناختند) از روی تجاوز و حسادت ایجاد اختلاف كردند.»
اختلافی كه در تمام ادیان و مذاهب میبینیم. خداوند علّت این وارونه سازی حقیقت دین را در قرآن شرح میدهد. خداوند در آیه ۲:۷۵ (سورة بقره) میفرماید:
اَفَتَطْمَعُونَ اَنْ یؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَریقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ كَلامَ اللهِ ثُمَّ یحَرِّفُونَهُ، مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وُهُم یعْلَمُونَ
«آیا انتظار دارید كه به حرفهای شما ایمان بیاورند در صورتیكه عده ای از آنها كلام خدا را میشنوند و پس از اینكه معنی آن را درك كردند، معنی آن را تحریف میكنند و خودشان هم میدانند چه كاری میكنند.»
ولی افراد بی اطلاع با حسن نیتی كه به آنها دارند حرفهای آنها را باور میكنند. پس یكی از راه های انحراف تحریف كلام خداست.
خداوند در آیه ۷۸ و ۷۹ : ۲ (سوره بقره) میفرماید:
وَ مِنْهُم اُمّیونَ لا یعْلَمُونَ الكِتابَ اِلّا اَمانِی وَ اِنْ هُمْ اِلّا یظُنُونَ فَوَیلٌ لِلَّذینَ یكْتُبُونَ الْكِتابَ بِاَیدیهِم ثُمَّ یقُولوُنَ هذا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیشْتَروُا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمّا كَتَبَتْ اَیدیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمّا یكْسِبُونَ
«دسته ای از آنان بیسوادند و از كتاب دینی خود جز آرزو و تصور چیزی نمی دانند و فقط گمان میكنند. پس وای بر كسانی كه (از این بی اطلاعی افراد سوء استفاده میكنند) و با دست خود كتاب مینویسند بعد میگویند از جانب خداست (می گویند دین چنین میگوید) برای اینكه آن را به بهای كمی بفروشند. پس وای بر آنها به خاطر آنچه نوشتند و وای بر آنها از آنچه بدست آوردند.»
پس یكی از راه های انحراف دین نوشتن كتاب است كه آن را به نام حقایق دینی معرفی میكنند و افراد بی اطلاع با حسن نیتی كه به آنان دارند آن را میپذیرند.
خداوند در آیه ۱۵۹: ۲ (سورة بقره) میفرماید:
اِنَّ الَّذینَ یكْتُموُنَ ما اَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیناه لِلنّاسِ فِی الكِتابِ اُولئِكَ یلْعَنْهُمُ اللهُ وَ یلْعَنْهُمُ الْلاعِنُونَ
«كسانیكه دلائل روشن وَ راهنمایی هایی را كه ما در كتاب برای مردم بیان كرده ایم كتمان میكنند (به مردم نمی گویند – از مردم مخفی میكنند) كسانی هستند كه خدا و لعنت كنندگان آنها را لعنت میكنند.»
پس یكی دیگر از علت های انحراف دین كتمان حقایقی است كه در كتاب الهی وجود دارد.
خداوند در آیه ۳:۷۸ (سورة آل عمران) میفرماید:
وَ اِنَّ مِنْهمْ لَفَریقاً یلْونَ اَلْسِنَتَهُمْ بالكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الكِتابِ وَ یقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِاللهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ یقُولُونَ عَلَی اللهِ الكَذِبَ وَ هُمْ یعْلَمُونَ
«گروهی از آنان طوری زبان را به كتاب میپیچیانند كه شما حرف هایشان را از كتاب الهی بپندارید در صورتیكه از كتاب الهی نیست و میگویند این حرفها از جانب خداست (دین چنین میگوید) در صورتیكه از جانب خدا نیست. از قول خدا دروغ میگویند و خودشان هم میدانند.»
پس یكی دیگر از راه های انحراف دین وجود فریبكارانی است كه با لفّاظیهای خود دیگران را فریب میدهند.
خداوند در آیه ۵:۷۷ (سورة مائده) میفرماید:
قُلْ یا اَهْلَ الكِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِكُمْ غَیرَ الحَقِّ و لا تَتَّبِعُوا اَهْواءَ قَومٍ قَدْ ضَلّوُا مِنْ قَبْلُ وَ اَضَلّوُ كَثیراً وَ ضَلّوُا عَنْ سَواءِ السَّبیلِ
«بگو ای اهل كتاب (ای دینداران جهان) بنا حق در دینتان غُلو نكنید (انسان ها را به بپایه خدایی و نیمه خدایی نرسانید) و از دلخواه عده ای كه قبلاً گمراه شدند و عدة زیادی را گمراه كردند و از راه راست منحرف شدند پیروی نكنید.»
پس یكی دیگر از راه های انحراف دین، غُلّو در دین است كه انسان ها را به پایة خدایی و نیمه خدایی میرسانند.
در آیات قبل از این آیه صحبت از خدایی مسیح (ع) است كه عیسویان معتقد بودند و این عقیده كفر مطلق است. به آیه ۷۲ و ۷۳ تا آیه ۷۷ سورة مائده نگاه كنید. میدانید كه انسان ها از مبالغه و اغراق گویی خوششان میآید. این مطلب را در دلچسب بودن شعر پُر از اغراق شعرا به خوبی حس میكنید. داستان ها و فیلم های اغراق آمیز را میبینید كه انسان ها دوست دارند و با استقبال آنان روبرو میشود. چون انسان ها خودشان را در وجود قهرمان داستان حس میكنند و آنچه خودشان دوست دارند كه باشند در وجود قهرمان داستان مییابند. خودِ ایده¬آل.
علت دیگری كه باعث انحراف مردم از دین واقعی میشود اظهار فضل بیجای افراد است چون میدانیم كه افراد پس از اینكه دانشمند شناخته شدند مردم هر سوالی را كه دارند از آنها میكنند و آنها نیز برای اظهار فضل به هر سوالی جوابی میدهند. اینها گفتن نمی دانم را كسر شأن خود میدانند و فكر میكنند اگر بگویند نمی دانم اعتماد ارادتمندانشان را از دست میدهند و این یك واقعیت است كه افراد خیال میكنند دانشمند كسی است كه همه چیز را میداند در صورتیكه چنین كسی در دنیا وجود ندارد. در قرآن در آیه ۲۰:۱۱۴ (سورة طه) به پیغمبر(ص) گفته شده:
قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً
«بگو: خداوندا دانش مرا زیاد كُن.»
و در حدیث ۱۵ صفحه ۱۱۸ جلد ۲ بحارُالاَنوار امام صادق (ع) میفرماید:
مَنْ اَجابَ فی كُلِّ ما یسْئَلُ عَنْهُ لَمَجْنُونَ
«كسیكه به هر سوالی كه از او بشود جواب دهد دیوانه است.»
چون حقایق جهان و شناخت این حقایق حد و مرزی ندارد.
علی (ع) در سخن كوتاه ۷۹ نهج البلاغه میفرماید:
وَلا یسْتَحِینَّ اَحَدٌ مِنْكُمْ إِذا سُئِلَ عَمّا لا یعلَمُ اَنْ یقُولَ لا اَعْلَمُ و لا یسْتَحِینَّ اَحَدٌ اِذا لَمْ یعْلَمِ الشَّیءَ اَنْ یتَعَلَّمَهُ
«كسی از شما وقتی سوالی از او میشود كه نمی داند خجالت نكشد كه بگوید نمی دانم و وقتی كسی چیزی را نمی داند از یاد گرفتن آن خجالت نكشد.»
گفتن نمی دانم برای بعضی از افراد بسیار سخت است
علی (ع) در خطبه شماره ۱۷ نهج البلاغه میفرماید:
رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلاً … قَدْ سَمّاهُ اَشْباهُ النّاسِ عالِماً وَ لَیسَ بِهِ بَكَّرَ فَاستَكْثَرَ مِنْ جَمْعِ ما قَلَّ مِنْهُ خَیرٌ مِمّا كَثُرَ حَتّی اِذَا اْرْتَوی مِنْ ماءٍ اجِنٍ وَ اكْتَنَزَ مِنْ غَیرِ طائِلٍ جَلَسَ بَینَ النّاسِ قاضِیاً ضامِناً لِتَخْلیصِ مَا الْتَبَسَ عَلی غَیرِه فَاِنْ نَزَلَتْ بِهِ اِحدَی المُبْهَماتِ هَیأَ لَها حَشواً رَثّاً مِنْ رَأیه ثُمَّ قَطَعَ بِهِ فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهاتِ فی مِثْلِ نَسْجِ الْعَنْكَبوُتِ لا یدْرِی اَصابَ اَمْ اَخْطَأ َ
«مردی كه نادانی ها را در خود جمع كرده … آدم نماها اسم او را دانشمند گذاشته اند در صورتیكه دانشمند نیست. صبح زود در پی زیاد كردن و جمع آوری چیزی رفته كه كم آن بهتر از زیاد آن است. به طوریكه از آب گندیده سیراب شده و لاطائلات (مطالب بی ارزش) را اندوخته است. بین مردم بقضاوت نشسته تا چیزهایی را كه بر دیگران پوشیده است روشن سازد. اگر یكی از مسائل مبهم به او عرضه شود برای آن جواب زائد (بیهوده و بی ارزش) سر هم میكند بعد هم به آن یقین پیدا میكند. او در بافتن شبهات (اشتباه كاری) مثل بافتن عنكبوت است نمی داند درست گفته یا اشتباه كرده است.»
این افراد در كلیه جوامع بشری زیادند و مردم آنها را دانشمند میشناسند و به خاطر حسن ظنی كه به آنها دارند حرفها و نظرهای آنها را مثل وحی الهی میپذیرند. در صورتیكه دانشمند واقعی (راسخین در علم) حدود دانش خود را میشناسند و بیهوده اظهار فضل نمی كنند همانطور كه علی (ع) در خطبة ۹۰ نهج البلاغه میفرماید:
وَ اعْلَمْ اَنَّ الرّسِخینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّّذینَ اَغْناهُمْ عَنِ اقْتِحامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَـﺔِ دُونَ الْغُیوبِ. اَلْإِقْرارُ بِجُمْلَـﺔِ ما جَهِلُوا تَفسیرَهُ مِنَ الْغَیبِ الْمَحجُوبِ فَمَدَحَ اللهُ اعْتِرافَهُمْ بالْعِجْزِ عَنْ تَناوُلٍ مالَمْ یحیطُوا بِهِ عِلماً وَ سَمّی تَرَكُهُمُ الْتَّعَمُّقَ فِیما لَم یكَلِّفُهُم الْبَحَثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً
«بدان كه راسخین در علم (دانشمندان واقعی) كسانی هستند كه اقرار به ندانستن تمام چیزهایی كه پنهان و بر آن پرده (پوشیده) است آنها را از اینكه پرده هایی را كه جلوی غیب زده شده است بشكافند و از آن عبور كنند بی نیاز كرده است. پس خدا این اعتراف بعجز و ناتوانی آنها را در مورد آنچه به آن احاطة علمی ندارند ستوده و ترك تعمق (فكر نكردن) آنها را در آنچه مكلف و موظف نیستند از كُنه (واقعیت حقیقی) آن پی جویی و تحقیق كنند رسوخ در علم نامیده است.»
طبیب واقعی كسی نیست كه ادعا كند داروی هر دردی را میشناسد همانطور كه ادعا نمی كند كه داروی سرطان و ایدز را نیز میداند. دانشمند هر رشته ای از علوم میداند كه هنوز مجهولات زیادی در آن رشته علمی وجود دارد كه بشر به آن دست نیافته است. همانطور كه میداند نظریه هایی در علوم وجود دارد كه هنوز به طور قطع ثابت نشده است.