امام
بدست Admin • 28 جولای 2013 • دسته: مقالاتامام یعنی «پیشوا» «رهبر» بمعنی کتاب و راه هم در قرآن آمده است. دعای عِبادُ الرَّحْمنِ. «بندگان خداوند بخشنده» در آیه 74 فرقان سوره 25 این است که میگویند: رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً. «صاحب اختیارا همسران و فرزندانی به ما بده که نور چشم ما باشند؛ و ما را پیشوای افراد با تقوی ساز.» در تقوی آنقدر پیش برویم که سرمشق و نمونهای برای افراد متّقی شویم.
آیه 124 بقره در باره ابراهیم ع میفرماید: إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ. «هنگامی که صاحب اختیار ابراهیم (یعنی خدا) ابراهیم را با کلماتی امتحان کرد و آنها را کامل کرد. خداوند گفت: من تو را امام (پیشوای) مردم میسازم. ابراهیم گفت آیا از نسل من هم کسانی امام مردم میشوند؟ خداوند گفت این پیمان من شامل ستمکاران نمیشود.» ولی افراد پاک مشمول آن میشوند همانطور که آیه 73 انبیاء سوره 21 پس از آنکه در آیه 51 تا 72 در باره ابراهیم و لوط و اسحق و یعقوب صحبت میکند میفرماید: جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ. «آنها را امامهائی (پیشوایان و رهبرانی) ساختیم که بفرمان ما مردم را هدایت (راهنمائی) میکردند و به آنها کردن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم. و آنها مطیع محض فرمان ما بودند.» همه پیغمبران امام (پیشوا و راهنمای) مردم بودند. همانطور که خداوند در آیه 23 و 24 سجده سوره 32 میفرماید: لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ. «به موسی کتاب (تورات) را دادیم. بنابراین در مورد دیدار خداوند تردیدی نداشته باش. ما تورات را راهنمای بنیاسرائیل (فرزندان یعقوب) ساختیم.» راهنما راه صحیح را به انسان نشان میدهد. وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ. «از بنیاسرائیل افرادی را چون استقامت داشتند و به آیات ما یقین داشتند امام (پیشوا و رهبر) مردم ساختیم که مردم را به فرمان ما هدایت میکردند.» تورات (کتاب) هم میتواند امام (رهبر) مردم باشد و انسانها را رهبری کند. همانطور که آیه 9 و 12 احقاف سوره 46 میفرماید: قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ ؛ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِينٌ. «بگو: من اولین پیغمبر نیستم؛ و نمیدانم با من و شما چه خواهد شد. من فقط از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم. من فقط بطور آشکار هشدار میدهم.» وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنِينَ. «و قبل از قرآن (که بمن وحی میشود) کتاب موسی (تورات) امام (پیشوا و رهبر) و رحمتی برای مردم بود. و این قرآن کتابی است که کتابهای قبلی را تصدیق میکند و به زبان عربی است برای اینکه ستمکاران را از عاقبت کارشان بترساند و به افراد نیکوکار بشارت (مژده) بدهد.» و آیه 17 هود سوره 11 میفرماید: اَفََمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ. «آیا کسی که بر دلیل روشنی از صاحب اختیارش است و شاهدی از جانب صاحب اختیارش آن را تلاوت میکند (با کسی که دلیلی ندارد مساوی است)؟ در حالی که قبل از قرآن کتاب موسی امام (پیشوا و رهبر) و رحمتی برای مردم بود. آنها به آن ایمان میآورند.»
این امام و رهبر همچنین میتواند مردم را به راه غلط رهبری کند. همانطور که خداوند پس از اینکه در باره فرعون و لشکریانش صحبت میکند در آیه 41 و 42 قصص میفرماید: جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ. «آنها را پیشوایانی (امامهائی) ساختیم که مردم را به آتش جهنم دعوت میکنند و روز قیامت کسی آنها را یاری نمیکند.» وَ أَتْبَعْناهُمْ فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ. «در این دنیا لعنت را دنبال آنها فرستادیم و روز قیامت زشت خواهند بود.» آیه 12 توبه سوره 9 در باره مشرکین مکّه میفرماید: إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ. «اگر بعد از پیمانی (عهدی) که بستهاند قسمهای خود را در باره پیمانشان شکستند و به دین شما طعنه زدند با سران (پیشوایان. امامهای) کفر بجنگید. چون آنها به عهد (پیمان) خودشان و قسمهایشان پایبند نیستند. تا از اینکار دست بردارند.»
خداوند در آیه 71 اِسراء سوره 17 میفرماید: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً. «روزی که هر دسته از مردم را با امامشان (رهبر و کتابشان) صدا میزنیم. هر که کتابش به دست راستش داده شد، کتابشان را میخوانند و ذرهای به آنها ظلم نمیشود.» آیه 12 یس سوره 36 میفرماید: إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ. «ما مردگان را زنده میکنیم و کارهائی که قبلاً کردهاند و آثار آنهارا مینویسیم و هر چیزی را در کتابی روشن به حساب آوردهایم.»
امام یعنی «پیشوا و رهبر» این رهبری میتواند صحیح یا غلط باشد و میتواند امام کفر یا امام هدایت و ایمان باشد. میتواند امام عدل یا امام جور و ظلم باشد. میتواند انسان یا کتاب باشد. علی علیهالسلام امام اول شیعیان و صحابی بزرگ پیغمبر ص و خلیفه چهارم اهل سنّت که در دامان پیغمبر پرورش یافته در خطبه 147 نهجالبلاغه میفرماید: اِجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ، وَ افْتَرَقُوا عَلَى الْجَمَاعَةِ، كَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْكِتَابِ وَ لَيْسَ الْكِتَابُ إِمَامَهُمْ، فَلَمْ يَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلاَّ اسْمُهُ، وَ لَا يَعْرِفُونَ إِلاَّ خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ. «مردم روی تفرقه با هم همفکری دارند و از اتّحاد گریزانند. مثل اینکه آنها امام قرآن هستند و قرآن امام آنها نیست. از قرآن جز اسم آن چیزی باقی نمانده و از قرآن جز خط آن و نوشتنش چیزی نمیدانند.» میبینیم که قرآن باید امام مردم باشد و مردم از آن پیروی کنند و نباید قرآن تابع میل مردم باشد ولی کار بعکس شده.
حدیث 29 صفحه 300 جلد 2 بحارالانوار مینویسد: کسی از علی ع پرسید: مِمَّنْ نَسْاَلُ بَعْدَکَ وَ عَلی ما نَعْتَمِدُ؟ فَقالَ: اِسْتَفْتِحوُا کِتابَ اللهِ، فَاِنَّهُ اِمامٌ مُشْفِقٌ، وَ هادیٍ مُرْشِدٌ وَ واعِظٌ ناصِحٌ، وَ دَلیلٌ یُؤَدِی اِلی جَنَّهِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ. «بعد از تو از چه کسی سؤال کنیم و به چه چیزی اعتماد کنیم؟ فرمود: از قرآن سوال کنید (راه حل مشکل خود را از قرآن بپرسید) چون قرآن امام دلسوز، و راهنمای هدایت کننده، و واعظ نصحیت کننده و راهنمائی است که انسان را به بهشت خداوند عَزَّ وَ جَلَّ راهنمائی میکند.» علی ع در خطبه 25 نهجالبلاغه میفرماید: إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالوُنَ مِنْكُمْ بِاجْتَِماعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ، وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ، وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ، وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ في الْبَاطِلِ. «به خدا (اَلله) قسم که من فکر میکنم که این قوم (طرفداران معاویه) بر شما غلبه میکنند و بر شما حکومت خواهند کرد بعلت اینکه روی باطل خودشان متحد هستند و شما روی حق خودتان تفرقه دارید و شما در راه حق از امام خودتان اطاعت نمیکنید و آنها در راه باطل خود از امام خودشان (رهبرشان معاویه) اطاعت میکنند.» و در نامه 45 به هَمّام مینویسد: أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ.«بدان که هر مأمومی امامی دارد که به او اقتدا میکند و از نور علم او روشن میشود.» و در نامه 27 به محمد ابن ابیبکر مینویسد: فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءٌ، إِمَامُ الْهُدَى و إِمَامُ الرَّدَى، وَ وَلِيُّ النَّبِيِّ، وَ عَدُوُّ النَّبِيِّ. «امام هدایت کننده و امام هلاک کننده و دوستدار پیغمبر و دشمن پیغمبر با هم مساوی نیستند.» و در سخن کوتاه 366 میفرماید: أَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدِ إِمَامٍ جَائِرٍ. «بالاتر از همه اینها گفتن کلمه عدل (حق) پیش امام (پیشوا و رهبر) ستمگر است.» و در خطبه 163 میفرماید: فَاعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ عِبَادِ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ عَادِلٌ، هُدِيَ وَ هَدَى. «بدان که بهترین بنده خدا پیش خدا امام عادلی است که راه صحیح را شناخته باشد و آن را به دیگران بشناساند.» هدایت شده باشد و هدایت کند. وَ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ جَائِرٌ ضَلَّ وَ ضُلَّ بِهِ. «و بدترین مردم پیش خدا امام ستمگری است که راه را گم کرده باشد و مردم بوسیله او گمراه شوند.» و در نامه 6 نهجالبلاغه مینویسد: إِنَّما الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كانَ ذلِكَ لِلَّهِ رِضاً. «شوری اختصاص به مهاجرین و انصار دارد. اگر روی رهبری فردی متحد شدند و او را امام (رهبر) نامیدند کارشان مورد رضایت خداوند است.»